دومین سفر(شمال)
سلام دوست جونای خوبم حالتون چطوره واسه همتون آرزوی سلامتی میکنم ما به همراه خانواده ام(مامانی آقاجون خاله الهام)رفتیم شمال هوای خوبی داشت آخه ما هر وقت میرفتیم به جای دریا بارون قسمتمون میشد اما این سری تیر ماه رفتیم و جاتون خالی دلی به دربا زدیم اولین باری که هندوانه خوردی مواظب بودی کسی نزدیکت نشه که بخواد ازت بگیرتش در غیر این صورت صدای جیغت تا خود رودبار میرفت اینجا هم زنجانه تو ماشین یا خواب بودی یا رفته بودی ماشین آقاجون بغل مامانی بستنی بخوری اینجا هم یه رستوران سنتی نزدیک چمخاله واین هم برفین خانم که بابایی بیدارت کرد که بیایی و با دربا آشنات کنه و تو هم خیلی دوسش داشتی ...
نویسنده :
مامان الناز
18:08